رویایی دل می رود زدستم صاحبدلان خدارا ..درداکه رازپنهان خواهدشد آشکارا نويسندگان به روز مرگ چو تابوت من روان باشد گمان مبر که مرا درد این جهان باشد جنازه ام چو بینی مگو فراق، فراق مرا وصال و ملاقات، آن زمان باشد مرا به گور سپاری مگو وداع، وداع که گور پرده ی جمعیت جنان باشد فرو شدن چو بدیدی، برآمدن بنگر غروب شمس وقمر را چرا زیان باشد؟ کدام دانه فرو رفت در زمین که نرُست چرا به دانه ی انسانت این گمان باشد؟ مولوی(دیوان شمس) توضیحات: که گور پرده ی جمعیت جنان باشد : مرگ وسیله ای برای رسیدن به بهشت است. خدایا من دلم قرصه کسی غیر از تو با من نیست خیالت از زمین راحت که حتی روز روشن نیست کسی اینجا نمیبینه که دنیا زیر چشماته یه عمره یادمون رفته زمین دار مکافاته فراموشم شده گاهی که این پایین چه ها کردم که روزی باید از اینجا بازم پیش تو برگردم خدایا وقت برگشتن یه کم با من مدارا کن شنیدم گرم آغوشت اگه میشه منم جا کن...
پيوندها
|
|||||||||||||||||
![]() |